از روزگار رفته

یادداشت های آیدل

از روزگار رفته

یادداشت های آیدل

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۲ مطلب با موضوع «کتاب» ثبت شده است

کتاب داستانی که برای کلاس زبانم میخونم در مورد یکی از معروفترین مدیرفروش های مایکروسافته که وقتی برای تعطیلات میره نپال و بچه هایی رو میبینه که مدرسه ندارن و برای اینکه به نزدیکترین مدرسه برسن باید کیلومترها پیاده روی کنن و از کوه بالا برن متحول میشه و به این فکر میکنه که چه اهمیتی داره که چندتا ویندوز بفروشه و چندتا نرم افزار جدید ارائه کنه وقتی هفتاد درصد بچه های نپال بیسواند و یه مرکز خیریه باز میکنه به اسم Room to Read که تا امروز فعالیتهاشو تو کشورهای مختلف ادامه داده و به مردم کمک کرده! خیلی کتاب جالب و تاثیرگذاریه!  خیلی روراست باهات صحبت میکنه و در مورد لحظاتی میگه که از تصمیمش پشیمان شده و از اینکه اونهمه ثروتی که میتونست از مایکروسافت بدست بیاره رو رها میکنه و به وضعیتی میرسه که حتی یه تعطیلات معمولی نداره و یا یه خونه معمولی رو نمیتونه بخره! که تا نزدیک چهل سالگیش نمیتونه دختری رو راضی کنه که بتونن باهم ازدواج کنن! خیلی این صداقتش برام قشنگ بود! و اینکه در نهایت به این فکر میکنه که کاری رو انجام میده که از ته دل دوست داره و این یعنی شجاعت و یعنی زندگی واقعی

کتاب بعدی که قراره تو کلاس تعریف کنم اسمش هست "خانه متروک" اثر چارلز دیکنز که در مورد طبقه کارگر انگلستانه! که هنوز نخوندمش و قراره برا جلسه بعدی یه قسمتش رو بخونم

استادم میگفت هیچ دقت کردی همه کتابایی که انتخاب میکنی در مورد فقر و سیاست و .. ایناست!؟ راستش خیلی به این موضوع فکر نکرده بودم!

ولی حس میکنم کتابایی که در مورد عشق و زندگی و مسائل خانوادگیه یا تخلیه دیگه جذبم نمیکنه!

ولی یکی از دلایل دیگه اش اینه که میخوام بیشتر با لغتهای مربوط به مسائل اجتماعی آشنا بشم. و این کتابها رو شخصیتم اثر میذاره واقعا

آیدل
۱۶ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
وقتی زنی قدری از عزت نفسش را به خاطر مردی نادیده می گیرد، در واقع از مقاومت در برابر او صرفنظر می کند و به وی اجازه می دهد تا در جسم و روحش رخنه کند. او به راستی، از جهاتی "تسخیر" یا به عبارتی از لحاظ عاطفی و جسمانی تسلیم شده است، با این وجود از آنجا که اجازه نداده چیزی مانع پیوند او با مردش شود، "فاتح" است.

تونی گرنت -زن بودن


ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺯﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﯿﺶ ﻭ ﮐﻢ ﺯﯾﺒﺎ ﺟﻠﻮﻩ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ، ﻧﻪ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ
ﺟﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ،
ﻧﻪ ﺑﺰﮎ ﻭ ﺳﺮﺧﺎﺏ ﻭ ﺳﻔﯿﺪﺍﺏ،
ﻧﻪ ﺯﯾﻮﺭ ﺁﻻﺕ
ﻭ ﻧﻪ ﺣﺘﯽ ﻧﺎﺩﺭ ﺑﻮﺩﻥ ...
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ؟ ! ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ !
ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﻫﻤﺎﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺯﻥ ﻫﺎ ﻣﯽ ﭘﻨﺪﺍﺭﻧﺪ
...
ﻋﺎﺷﻖ  ﻣﺎﺭﮔﺮﯾﺖ ﺩﻭﺭﺍﺱ
آیدل
۲۱ تیر ۹۴ ، ۲۰:۴۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر