از روزگار رفته

یادداشت های آیدل

از روزگار رفته

یادداشت های آیدل

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

 3 ماه پیش در اوج افسردگی و فلاکت و بدبختی  و در حالیکه دکتر در حال دعوا کردن اینجانب بود زرتی زدم زیر گریه و با زبان بی زبانی تهدیدش کردم که اگه بخواد بیشتر از این اذیتم کنه کل پروژه رو میفرستم رو هوا و همه بار بندیلمو جمع میکنم میرم میشینم تو خونه پیش مامانم!

هنوز نمیفهمم که من چطور تونستم تو چشمای متعجب و دهان باز استادی به غایت "یخ" نگاه کنم و شر شر اشک بریزم!

امروز ایمیل زده و روزهای خوب و خوش و آفتابی و سرشار از موفقیت را برایم آرزومند شده و به صورتی کاملا محترمانه و نامحسوس نوشته که تکلیف این داده ها که شونصد روزه دست اینجانب هست چی شد؟

از صبح چند بار ایمیشو نگاه کردم ببینم نگارنده همون استاد محترمی هست که یه سلام خشک و خالی رو از آدم دریغ میکنه که فهمیدم بعله همونه

اینجاست که میشه به اثرات شگرف گریه بر تحول رفتاری مردان پی برد

آیدل
۲۲ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر