از روزگار رفته

یادداشت های آیدل

از روزگار رفته

یادداشت های آیدل

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

اون روزایی که خبرای توافق هسته ای داغ بود کل فامیل خونه عموم جمع بودیم! بحث این بود که مردم از جنگ خسته شدن و یه عده باز هم دلشون میخواد کشور رو ببرن سمت جنگ و خونریزی و این حرفا!

همون لحظه عمو گفت همین...همین بچه تلف شد از بس شلوار باباشو بغل کرد!

یهو سرمو گرفتم بالا دیدم همه نگاهشون برگشته سمت منو و شدم کانون توجه فامیل!!و بابا با یه حس غرورامیزی داره میخنده! تو عمرم اینهمه آدم یک جا بهم ترحم نکرده بودند!

خندیدم گفتم عمو اون موقع که من به دنیا اومدم جنگ تموم شده بودا !! آخراش بود دیگه


گفته شده روزایی که بابا ماموریت بوده من شلوارشو بغل میکردم تااااا  روزی که برگرده! از اون روز تا حالا این حرکت به نوعی نماد بابادوستی در کل فامیل محسوب میشه !

آیدل
۰۴ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر