اپلای و این داستانا
این پروسه اپلای دیگه کم کم داره خستم میکنه! دیروز و امروز رو برا نوشتن توصیه نامه صرف کردم و هنوز دوتای دیگه هم باید بنویسم! مسئول کارگزینی هم میگه گواهی کار به خودت نمیتونیم بدیم و فقط به مقصد میفرستیم که بهش گفتم اخه چند تا دانشگاه میخوام بفرستم و نمیشه که مخاطب بذارین برا نامه ها! خلاصه چشمم آب نمیخوره بتونه کاری برام بکنه! اینه که تصمیم گرفتم همون حکم و ابلاغ تدریسمو بدم ترجمه...راستش بیمارستان کودکانم خیلی داره بهم فشار میاره! همه جوره انرژی بر و خسته کننده است! مدیریت کردن درس و کار و اپلای برام سخت شده! نمیدونم اگه جواب اسکالرشیپ مثبت نباشه بعدش چی کار کنم! فکر نمیکنم دوباره انرژی داشته باشم و از اول همه رو شروع کنم!
توصیه نامه نوشتن برا خودم خیلی سخت بود! ولی خنده دار بود! نشستم از خودم تا دلت بخواد تعریف و تمجید کردم...استادم اگه بخونه کلی بهم میخنده
هنوز امیدوارم! ..امیدوارم